سفارش تبلیغ
صبا ویژن


حماسه مقدس در نگاه شهید مطهری(ره)
برچسب ها: امام حسین علیه السلام (9)، | نظر

حماسه مقدس در نگاه شهید مطهری(ره)

شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی در ادامه بحث نهضت حسینی‌اش اشاره می‌کند به اینکه حماسه امام حسین علیه السلام یک حماسه مقدس است که از دیگر وقایعی که در جهان  اتفاق افتاده متمایز می‌شود. از همین رو برای حماسه مقدس مشخصاتی مطرح می‌کند:

((حماسه مقدس مشخصاتی دارد که عرض مى‏کنم، مشخصاتى که به موجب آنها دیگر ناپلئون و اسکندر نمى‏توانند حماسه مقدس باشند. حماسه مقدس آن کسى است که روحش براى خود موج نمى‏زند، براى نژاد خود موج نمى‏زند، براى ملت خود موج نمى‏زند، براى قاره یا مملکت خود موج نمى‏زند؛ او اساساً چیزى را که نمى‏بیند شخص خود است، او فقط حق و حقیقت را مى‏بیند و اگر خیلى کوچکش بکنیم باید بگوییم بشریت را مى‏بیند. این آیه قرآن یک آیه حماسى است: «قُلْ یا اهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا الى‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ الَّا نَعْبُدَ الَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً ارْباباً مِنْ دونِ اللَّهِ»

اى اهل کتاب، اى کسانى که ادعاى مذهب دارید! بیایید با همدیگر یک سخن داشته باشیم، بیایید خودمان را فراموش کنیم و فقط عقیده را ببینیم، بیایید در راه یک عقیده خود را فراموش کنیم، بیایید یک سخن را ایده خودمان قرار بدهیم: «الَّا نَعْبُدَ الَّا اللَّهَ» جز خدا هیچ موجودى را قابل پرستش ندانیم، «وَلا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً ارْباباً مِنْ دونِ اللَّه» بیایید استثمار را ملغى‏ کنیم، استعباد را ملغى‏ کنیم، بشرپرستى را ملغى‏ کنیم، عدل و مساوات را در میان بشریت بیاوریم. نگفت قوم من، قوم تو، با هم همدست شویم و پدر یک قوم دیگر را دربیاوریم؛ این حرفها نیست

پس یک جهت که این حماسه مقدس مى‏شود این است که هدفش مقدس و پاک و منزّه است؛ مثل خورشید عالمتاب است که بر همه مردم و بر همه جهانیان مى‏تابد    .

دومین جهت تقدس این گونه قیامها و نهضتها این است که در شرایط خاصى که هیچ کس گمان نمى‏برد قرار گرفته‏اند؛ یعنى یکمرتبه در یک فضاى بسیاربسیار تاریک و ظلمانى یک شعله روشن مى‏شود، شعله‏اى در یک ظلمت مطلق؛ فریاد عدالتى است در یک استبداد و ستم مطلق، جنبشى است در یک سکون و درحالى که همه ساکن و مرعوبند، کلام و سخنى است در یک خاموشى مرگبار به عنوان مثال نمرودى پیدا مى‏شود که یک مرد باقى نمى‏گذارد، و در همین زمان نهضت مقدس ابراهیم صورت مى‏گیرد: «انَّ ابْراهیمَ کانَ امَّةً قانِتاً» یا فرعونى پیدا مى‏شود و همان طورى که قرآن مى‏فرماید: «انَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى الْأرْضِ وَجَعَلَ اهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ ابْنائَهُمْ وَ یَسْتَحْیى نِسائَهُمْ»

و در همین عصر موسایى پیدا مى‏شود. و یا در عصر بعثت خاتم الانبیاء که تمام دنیا در ظلمت و خاموشى و هرج و مرج و فساد فرو رفته است ناگهان فریاد «قولوا لا الهَ الَّا اللَّهُ تُفْلِحوا» بلند مى‏شود. دولت اموى است، تمام نیروها را به نفع خودش تجهیز کرده است حتى نیروى مذهب را، به این ترتیب که محدّثین از خدا بى‏خبر را استخدام کرده و به آنها پول مى‏دهد تا به نفع او حدیث جعل کنند. مى‏گویند یک عالم اموى گفته است: «انَّ الْحُسَیْنَ قُتِلَ بِسَیْفِ جَدِّهِ» حسین با شمشیر جدّش کشته شد، و منظور او این بوده است که حسین به حکم دین جدّش کشته شد. ولى من مى‏گویم این حرف به معنى دیگرى درست است و آن اینکه بنى امیّه توانسته بودند اسلام را آنچنان استثمار و استخدام و منحرف کنند که یک عده مردم از خدا بى‏خبر به عنوان جهاد و خدمت به اسلام، به جنگ حسین بیایند (وَ کُلٌّ یَتَقَرَّبونَ الَى اللَّهِ بِدَمِهِ) بعد از شهادت اباعبداللَّه به شکرانه این عمل چندین مسجد ساخته شد. ببینید ظلمت و تاریکى چقدر بوده است. آن وقت شعله‏اى مانند شعله حسینى در یک چنین شرایطى پیدا مى‏شود، شرایطى که نوشته‏اند اگر یک نفر مى‏خواست یک جمله درباره على علیه السلام روایت بکند مثلًا بگوید من از پیغمبر چنین چیزى را درباره على شنیدم یا مى‏خواهم فلان قضیه یا فلان خطبه را از على نقل بکنم، مى‏رفتند در صندوقخانه‏ها، درها را از پشت مى‏بستند، بعد کسى که مى‏خواست جمله را نقل کند، طرف را قسمهاى مؤکّد مى‏داد که من به این شرط براى تو نقل مى‏کنم که آن را براى احدى نقل نکنى مگر براى کسى که به اندازه خودت قابل اعتماد باشد، و تو هم او را به همین اندازه قسم بدهى که براى شخص غیرقابل اعتماد نقل نکند.

این مطلب ادامه دارد...



نویسنده : مصطفی قاضی زاهدی
تاریخ : شنبه 92 آبان 25
زمان : ساعت 6:16 عصر



مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir





پایگاه جامع عاشورا