|
در ادامه بحث حسین را بهتر بشناسیم این مطلب را بیان میکنیم که شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی میگوید حادثه عاشورا دو صفحه دارد، باید هر دو صفحه را مورد توجه قرار داد: "حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد: یک صفحه سفید و نورانى، و یک صفحه تاریک، سیاه و ظلمانى که هر دو صفحهاش یا بىنظیر است و یا کم نظیر .
اما صفحه سیاه و تاریکش از آن نظر سیاه و تاریک است که در آن فقط جنایت بى نظیر و یا کم نظیر مىبینیم. یک وقت حساب کردم و ظاهراً در حدود بیست و یک نوع پستى و لئامت در این جنایت دیدم، و خیال هم نمىکنم در دنیا چنین جنایتى پیدا بشود که تا این اندازه تنوّع داشته باشد. البته در تاریخچه جنگهاى صلیبى، جنایتهاى اروپاییها خیلى عجیب است. از این نظر حادثه کربلا یک جنایت و یک تراژدى است، یک مصیبت است، یک رثاء است. این صفحه را که نگاه مىکنیم، در آن کشتن بیگناه مىبینیم، کشتن جوان مىبینیم، کشتن شیرخوار مىبینیم، اسب بر بدن مرده تاختن مىبینیم، آب ندادن به یک انسان مىبینیم، زن و بچه را شلّاق زدن مىبینیم، اسیر را بر شتر بىجهاز سوار کردن مىبینیم. از این نظر قهرمان حادثه کیست؟ واضح است، وقتى که حادثه را از جنبه جنایى نگاه کنیم، آن که مىخورد قهرمان نیست، آن بیچاره مظلوم است. قهرمان حادثه در این نگاه یزیدبن معاویه است، عبیداللَّه بن زیاد است، عمر سعد است، شمربنذى الجوشن است، خولى است و یک عده دیگر. لذا وقتى که صفحه سیاه این تاریخ را مطالعه مىکنیم، فقط جنایت و رثاء بشریت را مىبینیم. پس اگر بخواهیم شعر بگوییم چه باید بگوییم؟ باید مرثیه بگوییم و غیر از مرثیه چیز دیگرى نیست که بگوییم. باید بگوییم:
زان تشنگان هنوز به عیّوق مىرسد فریاد العطش ز بیابان کربلا
اما آیا تاریخچه عاشورا فقط همین یک صفحه است؟ آیا فقط رثاء است؟ فقط مصیبت است و چیز دیگرى نیست؟ اشتباه ما همین است. این تاریخچه یک صفحه دیگر هم دارد که قهرمان آن صفحه، دیگر پسر معاویه نیست، پسر زیاد نیست، پسر سعد نیست، شمر نیست. در آنجا قهرمان حسین است. در آن صفحه، دیگر جنایت نیست، تراژدى نیست، بلکه حماسه است، افتخار و نورانیت است، تجلى حقیقت و انسانیت است، تجلى حق پرستى است. آن صفحه را که نگاه کنیم، مىگوییم بشریت حق دارد به خودش ببالد.چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایتهاى کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن على از آن جنبهاى که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایى که به نام حسین بن على مىدهیم و مىنویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانى این داستان را کمتر مطالعه مىکنیم، درحالى که جنبه حماسى این داستان صدبرابر بر جنبه جنایى آن مىچربد و نورانیت این حادثه بر تاریکى آن خیلى مىچربد.
این مطلب ادامه دارد.....